اما همین که یونا یک دو سه رو گفت........
یه ماشین با 4تا مرد هیکلی جلومون ظاهر شد و مارو به زور داخل ماشین کردن!
......................
ثوری:الن؟
الن:همم؟
ثوری:فکر نمی کنی اینا کمی دیر کرده باشن؟
الن:چرا ولی نه یکمی زیاد دیر کردن!
ثوری:خوب حالا چه کنیم؟
الن:هیچی پاشو بریم دنبالشون
ثوری:نه اینطوری که نمی شه
الن:هان؟منظورت چیه؟
ثوری:منظورم اینه که بیا به کیو اینا هم خبر بدیم!
الن:برو بابا!پاشو بریم اونا هم الان یه جا دارن یه کاری می کنن که هنوز نیومدن
ثوری:اما اگه اتفاقی افتاده باشه!ما که کاری نمی تونیم بکنیم
الن:ایش خیله خوب زنگ بزن بیاین
پ.ن:این قسمتا از زبون یکی که تو اون جا بوده گفته شده و منو یوناوهانی هم فعلا رو هواییم!(:
بعد از اینکه دابل اسم اومدن همه به سمت اون کوچه راه افتادیم به وسطای کوچه رسیده بودیم که همه ناامید شده بود
جونگ مین:هی شما دوتا هم توهم زدیدا نصف شبی ما تا اینجا کشوندید!
هیون:تو خجالت نمی کشی سه تا دختر گم شدن اونقت تو اینجا واسادی
جونگ مین:خیله خوب خیلی خوب!
کیو:ببینم شما مطمئنید که اومدن تو این کوچه؟
ثوری:بله که مطمئنیم
هیونگ:انصافا در این مورد با جونگ مین موافقم توهم زدید بابا بیاین بریم
الن:شما دوتا خجالت نمی کشید؟فقط بزارید پیدا بشن بهشون می گم که دوست پسرای جنتلمنشون چه قدر نگرانشون بودن!
یونگ سنگ:خوب حالا چه کنیم نمی تونیم همین جوری اینجا واسیم که!
هیونگ:بابا بیاین بریم هر جا باشن پیدا می شن!
داشتن می رفتن که یهو الن چشمش افتاد به یه چیزی
الن:هی ببینم این موبایل هانی نیس افتاده اینجا؟
یونگ سنگ:خودشه!
جونگ مین:اوه قضیه داره جدی می شه پس معلوم شد که توهم نزدن
هیون:هی ببینین مثل اینکه اونا هم حواسشون بوده سریع گذاشتن رو فیلم برداری!
کیو:خوب بزار ببینیم چه بلایی سرشون اومده پلی کن!(اینا بیشتر نگرانن!)
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |